عید امسال بدون مامان جون
من میگم لحظه سال تحویل هر کسی باید خونه خودش باشه ولی خوب امسال یه جورایی نشد که ما خونه خودمون باشیم.
از اونجایی که مامان جون حسابی خسته شده بود خودم به مامانم اصرار کردم که بره ارومیه تا یکم استراحت کنه ولی خیلی تنهایی برام سخت بود یه جورایی احساس می کردم غریب و تنها شدم.
....ولی خوش به حال عزیز جون و خاله فرزانه که امسال عید مهمون دارن اونم مامان جون (یعنی مامان من ) و آیدا (دختر خاله من)
خلاصه رفتیم خونه حاج خانم «مامان محمد» دقیقا 10دقیقه به سال تحویل بود که رسیدیم .عمو مهرداد « عمو بزرگه » هم اونجا بود.خلاصه سر سفره مامانی نشستیم و سال تحویل شد بعد از کلی تلفن زدنا شروع شد و بد تر از همه اینه که اونجا اصلا موبایل انتن نمیده.
خلاصه اینکه امسال عید ، عید تنهایی بود .
اینم سفره هفت سین خودمون
و تخم مرغ رنگی های آقا رایین
و اینم عکسایی که خونه مادر شوهر انداختیم
برای دیدین بقیه عکسها روی ادامه مطلب کلیک کنید(لطفا)
مامانی رایین فردای سال تحویل که با هم رفتیم سفر
پسر عمو مهدی و پسر عمه علیرضا
و رایین ماما انقدر بازی کرد تا از خستگی بیهوش شد