آقا رایین و شیشه شیر !!!!!!!!!!!!!!!!!
الهی من بمیرم که تو اینقدر مهربون و زود باوری راحت از پوشک گرفتیمت راحت از شیشه .
عزیزم بچه های دیگه رو که میبینم شرمنده تو میشم مامانی .
چند وقت پیشکه مامان جونی برده بودت پارک شیشه شیرتو که پرت کردی مامان جونی گفت جسیکا که اسم یه سگ بود تو پارک اونو برد و تو البته با کمی بد اخلاقی قبول کردی از اون روز البته به لطف مامان جونی تو لیوان شیر میخوری
قربونت بشم الا ن هم یکم مریض شدی دیشب که خونه ماما بودی به ماما جونی گفتی سرم درد میکنه دارو بده. دکترتم از این حرف تعجب کرده بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آقا رایین وقتی که میخواد لباسش مثل لباس باباش باشه
آقا رایین در سفر نوروز 92 کنا رعزیز (مادر بزرگ مامانی)
آقا رایین کنار دختر عمه بزرگه
عزیزم جوجوووووووی ماما خیلییییییییییییی دوست دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی